عزیزم توکه نیستی ...

ساخت وبلاگ
بعضی مواقع اینقدر زندگی آرام آرام و عادی میگذره که دوست داری چیزی بنویسی اما هیچی رو برای نوشتن نداری.ذهنت خالی از هر چیزیهامروز منم بسان همان پرنده ی سبک بال هستم که بال میزند و بالاتر میره و خسته نمیشه.ذهنم همانقدر ارام و سبک هست که بالهای پرنده هستواقعا نمیدونم چی بنویسم.اما میلاد خونه ش رو فروخت .پسرم دعای خیرم همیشه بدرقه ی راهت و زندگیت.تو بلوار آزادی خونه جدید خرید.پسر خوش قلبم از همینجا واست دعای خیر میخونم انشالا بهترین و زیباترین زندگی تو خونه جدید داشته باشی.عشق مادر تو لایق بهترینهایینارین زیبایم دقیقا بیستم شهریور تولد چهارسالگی فوت کنه واسه پنج سالگیدورت بگردم نانای شیرین زبان.انشالا تولد ۱۲۰ سالگیتمهدی هم اول مهر باید واسه رفتن به دانشگاه حاضر بشه.ترم سه میخونه.خدایا کمکش کن به خیر و خوشی فارغ التحصیل بشه .بهش گفتم باید همش درس بخونی.زن گرفتنت میزارم واسه سال ۱۴۰۵ انشالا.حالا شایدم زودتر.من دارم کمبودهای سالها کم بودنم کنار پسرام رو جبران میکنم.اما مگه فراموش میشه اون سالهای لعنتیآرزو به دل بودم دو ساعت با یکی از بچه هام برم جایی.برم اقلا قدم بزنم.همه خوشیهام رو خودم از خودم گرفته بودمکسی رو سرزنش نمیکنم چون هیچ کسی مجبورم نکرده بود فقط خودم بودمخودم را هم دیگه سرزنش نمیکنم.چون منم لایق بهترینها بودم و هستم و خواهم بود.عاشقانه خودم و زندگیم و بچه هامو دوست دارم. عزیزم توکه نیستی ......
ما را در سایت عزیزم توکه نیستی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bano-100 بازدید : 67 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 14:02